شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024

روزهای میانی خردادماه ، گذشته از آن كه فرصتی بس ارزشمند برای یادمان ارتحال بزرگمردی كه توانست در ابعاد مختلف، الگویی برای چندین نسل بشود، مجالی خوبی است تا ...

روزهای میانی خردادماه ، گذشته از آن كه فرصتی بس ارزشمند برای یادمان ارتحال بزرگمردی كه توانست در ابعاد مختلف، الگویی برای چندین نسل بشود، مجالی خوبی است تا در حد بضاعت خویش نگاهی به مساله بسیار مهم بازشناسی اسلام اصیل و اسلام آمریكایی از زاویه نگاه بلند امام(ره) داشته باشیم.

در اندیشه و نگرش سیاسی امام(ره)، حكومت اسلامی برابر با تمام مفهوم سیاسی است، بازشناسی اسلام اصیل از اسلام غیر اصیل، یكی از مهم ترین و درخشان ترین بخش های اندیشه سیاسی امام راحل(ره) را تشكیل می دهد؛ چه آن که این بازشناسی به خوبی توانست اسلام ناب محمدی را از تحجر و التقاط و دگراندیشی تمیز دهد و البته باید هم از سوی كسی صورت گیرد كه قبل از هرچیز یك اسلام شناس واقعی است و در وهله بعد یك شخصیت كاریزماتیك سیاسی و اجتماعی به شمار می آید و می تواند تاریخ ساز باشد.

مبارزه امام(ره) را با جریان التقاط می توان از بیانات ایشان فهمید، آن جا كه می فرمایند: «روشن ساختن این حقیقت كه ممكن نیست در یك مكتب و در یك آئین، دو تفكر متضاد و رو در رو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی بسیار مهم است.... وظیفه همه علماست كه با روشن كردن این دو تفكر، اسلام عزیز را از شرق و غرب نجات دهند». حضرت امام(ره) به خوبی از خطر تفكر التقاط و دگراندیشی و تأثیرات مخرب آن، با خبر بودند، از این رو با تقسیم اسلام به اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریكایی، مانع از سوءاستفاده كسانی می شوند كه به ظاهر

مسلمانند اما به تعبیر خود ایشان مروج اسلام آمریكایی و دشمن رسول الله(ص) هستند.

ویژگی های اسلام آمریكایی از نگاه امام(ره)

اسلام آمریكایی از دیدگاه امام(ره) دارای چند ویژگی اساسی است:

۱) اسلام آمریكایی به هیچ وجه در تضاد با آمریكا به عنوان شیطان بزرگ و منافع آن نیست، لذا طبیعی است كه با تمسك بر چنین اسلامی، نمی توان داعیه اسلام ظلم ستیز را داشت. چه آن كه در چنین تفكری، منافع شخصی و رفاه فردی بر مصلحت دین و امت، رجحان دارد و از آن سو در لایه های درونی چنین اسلامی، ترس، انفعال و دوگانگی موج می زند. و این یعنی رسوخ تمام عیار نفاق در كالبد دین؛ دینی كه عین سیاست نیست!

۲) تأیید و حمایت آمریكا از چنین اسلامی، خود مهم ترین دلیل بر غیر واقعی بودن آن است. به این ترتیب باید دانست كه حمایت سردمداران این كشور از جریانی سیاسی در جهان به معنی ضدیت اسلام انقلابی با آن جریان است و چنین معیاری می تواند برای رهپویان اسلام ناب در جهاد علیه دشمنان اسلام، بهترین معیار باشد.

۳) چنین تقسیمی برای تثبیت نظام، یك ضرورت غیر قابل انكار است، چه آن كه با این تقسیم بندی بر مردم روشن شد، هرچیزی كه برچسب اسلام را داشته باشد، اسلام حقیقی نیست و این آگاهی بهترین اهرم مقابله است.

۴) حضرت امام(ره) چهارگروه را به عنوان حامیان و مروجان اسلام آمریكایی می دانست كه شامل سرمایه داران، راحت طلبان، متحجران و مقدس مآبان می شوند.

امام(ره) بویژه در قبال متحجران و مقدس نمایان بیشترین موضع گیری ها را داشت. نگاهی كوتاه به بخشی از بیانات ایشان در همین زمینه، همه چیز را روشن می كند؛ «راستی اتهام آمریكایی و روسی و التقاطی، اتهام حلال كردن حرام ها و حرام كردن حلال ها، اتهام كشتن زنان آبستن و حلال بودن قمار و موسیقی از چه كسانی صادر می شود؟ از آدم های لامذهب یا از مقدس نماهای متحجر و بی شعور!»

«دیروز حجتیه ای ها مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب را با چراغانی نیمه شعبان به نفع شاه بشكنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده اند!»

شاخصه های اسلام ناب

همان گونه كه مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان مراسم هجدهمین سالگرد ارتحال امام(ره) فرمودند، مبارزه با تحجر در عین پایبندی كامل به احكام اسلامی، مقابله با جریان كوته بین و جزم اندیش انقلاب، مبارزه با لیبرال ها و اسلام ستیزان از جمله مهم ترین شاخصه های اسلام نابی است كه امام(ره) برایمان می گفت. حقیقت آن است و جز این نیست كه در مكتب سیاسی پیر جماران، معنویت از سیاست جدا نیست، چه آن كه در بیان ایشان سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق و ... در پی هم و با هم اند.

امام(ره) كه تجسم مكتب سیاسی خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و خود همین را هم دنبال می كرد و بر آن تأكید می ورزید، حتی در مبارزات سیاسی، كانون اصلی در رفتار امام(ره)، معنویت او بود. همه رفتارها و همه مواضع امام(ره) در طول سال های عمر پر بركتش حول محور خدا و معنویت دور می زد. امام(ره) به واقع، به اراده تشریعی پروردگارش اعتقاد و به اراده تكوینی او اعتماد داشت و می دانست كسی كه در راه تحقق شریعت الهی حركت می كند، قوانین و سنت های آفرینش كمك كار اوست.

قابل توجه مروجان و حامیان تز جدایی دین از سیاست (سكولارها) این كه حضرت امام(ره) در نخستین نوشته های خویش بر مسأله پیوند دین و سیاست تأكید نموده اند. جدایی دین از سیاست از نظر ایشان فكری است كه ابتدا از سوی بنی امیه در صدر اسلام و قرن ها پس از آن، به كیفیتی دیگر از سوی استعمارگران اسلام ستیز مطرح شده است. به تعبیر خود ایشان «استعمارگران تبلیغ كردند كه اسلام دین جامعی نیست؛ دین زندگی نیست، برای جامعه نظامات و قوانین ندارد، طرز حكومت و قوانین حكومتی نیاورده است». چنین شعاری البته از نظر امام خمینی(ره)،

شاخصه مهم اسلام آمریكایی است. آن جا كه می فرمایند: «... اسلام آمریكایی این بود كه ملاها باید بروند درسشان را بخوانند چه كار دارند به سیاست، با صراحت لهجه می گفتند...».

در زمانه ای كه هر كس می خواهد پیرایه ای بر پیكره اسلام ناب محمدی(ص) بربندد، بی گمان بازشناسی اسلام اصیل از اسلام غیراصیل بویژه اسلامی كه به اسلام آمریكایی با ویژگی هایی كه برشمرده شد، معروف است، از مهم ترین تكالیف سیاسی شهروندان جامعه اسلامی است.

انحرافیون کمین کرده اند!

امام عزیز(ره) طلایه دار این حركت مقدس در عصر ما بود و ما اینك به عنوان رهروان راه امام(ره) و مقلدان رساله سیاسی او باید در عرصه چنین بازشناسی ای كوشا باشیم و البته خستگی ناپذیر؛ خاصه در زمانی که مروجان افکار انحرافی آن هم در لباس انقلابی گری، بیش از هر موقع دیگری به ما نزدیک هستند!!

فرمایشات مقام معظم رهبری را هم باید همواره مد نظر داشته باشیم چرا كه مطرح كردن ظاهری نام امام(ره) و نادیده گرفتن اصول ایشان به ویژه در عرصه مبارزه باتحجر و جزم اندیشی و مقدس مآبی از یكسو و مقابله با جریان های لیبرال منش و سكولار اندیش از سویی دیگر، ظلم به امام(ره) است و مباد ما را از چنین ظلمی كه در حق آن یار سفر كرده مرتکب شویم! 

*سید محمد مهدی موسوی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha